زنان ایران نسبت به سایر زنان دنیا بیشتر خودکشی میکنند
«اردشیر بهرامی» رئیس بهزیستی قرچک با بیان اینکه خودکشی تابع یک سری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه است گفت:
میزان مرگ و میر به دلیل خودکشی در سال ۹۹ نسبت به ۹۸ افزایش پیدا کرده است. بنابر تماسهای گرفته شده شاهد افزایش خشونتها هستیم و این نشانگر این است که آستانه تحمل جامعه پایینتر آمده و انسانهایی که زمینه بروز خودکشی دارند در شرایط پاندمی کرونا زودتر به کام مرگ و سمت خودکشی میروند.
به گزارش اسپادانا خبر، وی در گفتگو با ایلنا گفت:
اگر سیاستهای دولت نتواند راهی برای این خشم فروخورده کرونا پیدا کند قطعا با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد چراکه مرگهای ناشی از بیماری کرونا مرگهای طبیعی نیست بلکه یک نوع مرگی است که شرایط اقتصادی، سیاسی و شرایط دولت در آن دخیل بوده است.
رییس سابق دبیرخانه آسیبهای اجتماعی استان تهران ادامه داد:
خودکشی نیز مانند سایر موضوعات قدرت شیوع دارد. متأسفانه نقش رسانهها در انتشار اخبار خودکشی بسیار ویرانگر است چراکه اصول حرفهای در انتشار اخبار خودکشی رعایت نمیشود و تیتر خودکشی در سر تیتر خبرها قرار میگیرد مانند خبر خودکشی دختران اصفهان در حالی که نمود خودکشی در اصفهان بسیار کم است اما وقتی رسانهها چنین اخباری را منتشر میکنند و اعلام میکنند که در پلی در اصفهان فردی اقدام به خودکشی کرده است جامعه این را میپذیرد که اصفهان نیز کانون خودکشی است و این رفتار به عنوان یک رفتار برای مواجه با مشکلات زندگی روزمره تلقی میشود. بنابراین سیاستها باید به نوعی باشد که تدبیری برای پیشگیری از خودکشی در آنها وجود داشته باشد.
جامعهشناس و پژوهشگر و نویسنده کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران گفت:
در مقایسه با سایر کشورها در ایران زنان نسبت به سایر زنان دنیا بیشتر خودکشی میکنند. در کل جامعه ما آمار خودکشی روند رو به رشدی دارد و این روند در طی سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰ رشد بیشتری از سالهای قبل داشته است. ۵۷ درصد مرگهای بر اثر خودکشی به دلیل حلق آویز کردن است. مسمویت با قرصها و سموم نیز تقریبا ۲۰ درصد است. خودسوزی مابقی مرگهای ناشی از خودکشی است. آگاهی خانواده نسبت به جوانِ درگیر بحران خودکشی بسیار مهم است. گاهی اوقات خانواده نمیداند که فرد میخواهد خودکشی کند و روش برخورد با او را بلد نیست و نمیداند که از چه سازمان و چه نهادی مانند اورژانس اجتماعی کمک بگیرد. گاهی اوقات بیشتر افرادی که خودکشی میکنند و خودکشی آنها منجر به مرگ میشود، بارها قبل از این خودکشی فریاد میزند که خودم را میکشم اما متأسفانه گوش شنوایی در خانواده وجود ندارد و توجه نمیکنند، چرا که مشکلات خانواده زیاد است و به عبارتی شرایط خانواده آسیب دیده است. بر اساس مطالعات میدانی بنده در کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران" ۷۵ درصدخودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط اتفاق میافتد یعنی کسانی که دچار مشکلات اقتصادی هستند و اختلالات روحی و روانی دارند. بنابراین خیلی از خانوادهها میدانند که فرد قصد خودکشی دارد اما بلد نیستند کمک کنند و کمک هم نمیکنند. رسانه، مدارس، دانشگاه و سازمانها باید این موارد را آموزش دهند اما متأسفانه رسانهها در این قضیه ناخواسته بحران ایجاد میکنند. در واقع رسانهای کردن موارد خودکشی نه تنها به کاهش خودکشی کمک نمیکند بلکه برای افرادی که درگیر افکار خودکشی هستند، سم کشنده است. خودکشی از طبقات پایین جامعه که دچار مشکلات روحی و روانی بودند به طبقات اجتماعی دارای تخصصهای علمی رخنه کرده و این نشان از یک بحران در جامعه است و این برای جامعه خطرناک است چراکه این افراد الگو و مرجع در جامعه هستند و این موارد باعث افزایش ناامیدی و یاس و مرگِ نشاط اجتماعی میشود.
او با بیان اینکه انسانها در هر شرایط موقعیت اقتصادی و اجتماعی که قرار دارند ممکن است در یک سلسله شرایط نابرابر اقتصادی و اجتماعی باشند تصریح کرد: یک سری از موضوعات است که میتواند چه در بین طبقات فقیر و چه طبقات متوسط و مرفه جامعه وجود داشته باشد و آن موضوعات این است که ممکن است به افراد توجه نشود و نگاه غیرانسانی به آنها شود. گاهی اوقات انسان میخواهد خود را به عنوان یک انسان در کل دنیا بازتعریف کند و بخاطر درد معاش یا به دلیل بیکاری خودش و مشکلات اقتصادی نیست بلکه دردی فراتر از درد خودش دارد و این باعث خودکشی فرد میشود. خودکشی یک کنش اعتراضی است در حقیقت فردی که اقدام به خودکشی میکند ممکن است به مرگِ معنا رسیده باشد. معتقدم انسانی که در طبقه مرفه خودکشی میکند تفاوتی با فردی که در طبقه فقیر خودکشی میکند ندارد چراکه ممکن است آن فرد در طبقه فقیر یا متوسط درگیر یک سری نارضایتی در مسائل خرد خانواده باشد و نگاه انسانی به او نشود و مورد خشونت باشد اما فرد طبقه مرفه نسبت به خشونت تعمیم یافته به جهان هستی و پیرامونی خود اعتراض داشته باشد و اقدام به خودکشی کند. بنابراین نباید تصور کنیم که تفاوت بنیادین بین خودکشی در طبقه پایین جامعه و خودکشی در بین افراد مرفه جامعه وجود دارد.
او تصریح کرد:
فساد در سیستمهای مالی و اداری نقش زیادی در ناامیدی و در نهایت افکار خودکشی دارند. جایی که امید میمیرد خودکشی ایجاد میشود. جایی که احساس خوب، انسان دوستی و حمایتگری میمیرد خودکشی جایگزین میشود.