او با بیان اینکه براساس آخرین دادههای موجود جمعیت ایران برابر با ۸۵ میلیون نفر است اظهار کرد:
براساس آمارهای سال ۱۴۰۰ نرخ رشد جمعیت به حدود ۰٫۷ درصد رسیده است. این رقم یک رکورد حداقلی است که در طول تاریخ ایران بیسابقه بوده است. نرخ باروری نیز به حدود ۱٫۵ فرزند به ازای هر زن رسیده است که این رقم در کلانشهرها حدود ۱٫۳ به ازای هر زن و در استانهای گیلان، مازندران، البرز، مرکزی و تهران حدود ۱٫۱ فرزند به ازای هر زن است.
وی با بیان اینکه نرخ سالمندی در ایران به ۱۱ درصد رسیده است گفت:
به زودی و با سرعت زیاد ایران به سوی سالخوردگی جمعیت حرکت میکند. در حال حاضر با میانگین سنی بالای ۳۵ سال ایران دیگر یک کشور جوان نیست بلکه یک کشور میانسال است. حداکثر عدد جمعیت کلی را که در ایران تجربه خواهیم کرد حدود ۹۴ میلیون نفر است یعنی ایران ۱۰۰ میلیونی نخواهد شد و پیک جمعیت ایران در عدد ۹۴ تا ۹۵ میلیون نفر اتفاق خواهد افتاد.
او افزود:
آمار سقط جنین از حداقل حدود ۳۵۰ هزار مورد در سال تا حدود ۶۰۰ هزار مورد برآورد میشود اما به صورت کلی در حال حاضر حدود ۴۰۰ هزار سقط جنین در ایران اتفاق میافتد که حدود ۲ درصد آنها برآمده از سقطهای خود به خودی و ۳ درصد سقطهای قانونی و پزشکی هستند. همچنین ۹۵ درصد نیز سقطهای غیرقانونی هستند که بیش از ۳۷۰ هزار مورد را شامل میشوند. بالاترین آمار سقط در شهرهای بزرگ و کلانشهرها مثل تهران، اصفهان، شیراز، البرز و... واقع می شود.
قاسمی گفت:
برای یک کشور اسلامی قتل حداقل ۴۰۰ هزار مورد سقط جنین در کشور آمار نگرانکنندهای است و این آمار شایسته ایران اصیل، متمدن و اسلامی نیست. در حال حاضر سالانه معادل یک سوم تعداد تولدهای کل کشور را در پدیده سقط از دست میدهیم. به عبارت دیگر سالانه بیش از یک میلیون و یکصد هزار تولد رخ میدهد و در کنار آن حدود ۴۰۰ هزار مورد نیز سقط جنین داریم. از کل سقطهای انجام شده حداکثر ۳ تا ۴ درصد از آنها به دلیل روابط خارج از عرف اتفاق میافتد و اکثریت مطلق این جنینها محصول روابط شرعی و قانونی در نهاد خانواده است.
او با اشاره به انگیزه افراد برای سقط جنین گفت:
بخشی از باورها و انگارههای رایج در جامعه و بخشی از ساختارهای جامعه دست به دست هم داده و موجب افزایش آمار سقط جنین شده است؛ انگارههایی مانند اینکه همه زندگی من باید طبق برنامه پیش برود البته این انگاره منطقی است اما مطلق انگاری آن درست نیست چرا که در دقیقترین پلنهای برنامهریزی شده جهانی نیز "اتفاقات" برنامهریزی نشده لحاظ میشود لذا اینکه این جنین برنامهریزی نشده است یکی از انگیزههای والدین برای سقط است. همچنین ناخواسته بودن فرزند و نگرانی از اقتصاد خانواده و فرزند از مهمترین دلایل سقط جنین است و انگیزههایی مانند اشتغال بانوان، نگرانی از حفظ موقعیت شغلی بانوان، مشکلات خانوادگی و ... نیز از دیگر دلایل سقط فراوانی جنین است.
وی یکی دیگر از دلایل آمار نگران کننده سقط جنین را فرآیند معیوب غربالگری عنوان کرد:
غربالگری دو هزینه جدی برای خانوادهها ایجاد میکند. یکی از آنها هزینههای مالی و اقتصادی بسیار سنگین است که بسیاری از افراد با سختی باید آن را تامین کنند لذا عدهای از این مادران به واسطه تحمیل هزینهها و باتوجه به انگارههای فکری به این جمعبندی میرسند که اساسا به بارداریشان خاتمه دهند و جنین را از بین ببرند. هزینه دوم فشارهای روحی و روانی و استرس شدیدی است که فرآیند معیوب غربالگری با نگرانی سازی مفرط و تشخیصهای غلط به مادران و خانوادهها تحمیل می کنند.
او گفت:
باید پدیده هایی مثل در دسترس بودن داروهای سقط و همینطور آزادی عمل کسانی که در مراکز غیر قانونی به صورت کاملاً علنی سقط انجام میدهند کنترل شود. به این ترتیب باید قانون مدیریت سقط اصلاح شود و قانون اصلاح شده بادقت کامل به اجرا درآید تا از این طریق پدیده سقط کنترل شود.