ناسیونالیسم؛ راه یا بیراهه؟ | اسپادانا خبر
 
 
سه شنبه، 29 اسفند 1402 - 10:51

ناسیونالیسم؛ راه یا بیراهه؟

شماره: 3055
Aa Aa

مصطفی ملکیان می گوید: اگر ملت ها برای تحصیل منافع خودشان ابایی از هیچ چیز نداشته باشند، در دنیای ترد و شکننده امروز چه پیش خواهد آمد؟

مصطفی ملکیان در جمع شماری از دانشجویان؛
ناسیونالیسم؛ راه یا بیراهه؟

مصطفی ملکیان شامگاه سه شنبه، ۱۰ اسفند، در جمع شماری از دانشجویان دانشگاه زنجان به تبیین و تشریح معناهای گوناگون ‘ ناسیونالیسم ‘ و ‘ ارزش داوری ‘ های پیرامون آن معناها پرداخت. به گزارش اسپادانا خبر، ملکیان در ابتدای سخنرانی خود در این جلسه، گفت: متاسفانه در کشور طرح مباحث بدون افتادن به دام سوءفهم و سوء نیت دشوار شده است، من اگر هیچ هنری نداشته باشم و به واقع هم برای خودم هنری قائل نیستم، ولی لااقل یک هنر برای خودم قائلم و آن اینکه بسیار واضح و شفاف، بدون ابهام و ایهام و بدون غموض سخن می گویم.

وی افزود: توقع نداشتم سخنان واضح و شفاف من در باب ‘ناسیونالیسم’ در چند سال گذشته، تا بدین حد سو تعبیر و سوء تفسیر شود، بنابراین با لحاظ این شرایط، فکر کردم چه بسا برای آخرین بار رأی خودم را در باب’ ناسیونالیسم’ عرضه کنم.
ملکیان تصریح کرد: بحث من در باب ‘ناسیونالیسم’ یک بحث سیاسی و نیز بحثی مربوط به روابط بین الملل و ژئوپولتیک نیست بلکه من به ‘ ناسیونالسیم’ از سه منظر فلسفی، اخلاقی و مصلحت اندیشانه نگاه می کنم.
وی به تشریح تفسیرهای مختلف از مفهوم ‘ناسیونالیسم’ اشاره کرد و گفت: برداشت نخست از ‘ناسیونالیسم’ به معنای ‘ وطن دوستی’ است، به این معنا که انسان های طبیعی و بهنجار از روی غریزه و فطرت، وطن خود را دوست دارند چنان که به مادر خود عشق می وزند و این امری کاملا پذیرفته شده است ولی نکته این است که ‘ارزش داوری’ های اخلاقی در باب امور ارادی و اختیاری هستند در حالی که دوست داشتن وطن امر غریزی است و نسبت به آن نمی شود ارزش داوری مثبت یا منفی کرد چرا که این نوع دوست داشتن مبتنی بر غریزه، دارای ارزش اخلاقی نیست.
ملکیان افزود: معنای دوم ناسیونالیسم ‘وطن پرستی’ است که با ‘وطن دوستی’ بسیار تفاوت دارد. وطن دوستی یک احساس و عاطفه و هیجان طبیعی است در حالی که ‘وطن پرستی’ یک باور، عقیده و رأی است.
وی برای تبیین بیشتر این معنا از ناسیونالیسم اظهار کرد: اگر من از دوست داشتن ‘وطنم’ به باوری در باره ‘وطنم’ رسیدم که وطن من بهتر از وطن های دیگر است، اینجا به ‘وطن دوستی’ قناعت نکردم بلکه از آن به ‘وطن پرستی’ نقب زده ام. در چنین حالتی ما مرتکب آرزو اندشی می شویم که در آن یک مغالطه بزرگ منطقی نهفته است چرا که نمی شود به لحاظ منطقی چنین نتیجه ای گرفت که کشور و میهن من بهتر و برتر از دیگر کشورها است.
ملکیان افزود: مشکل دیگر وطن پرستی این است که فیصله بخش نزاع های وطن پرستی چه می تواند باشد چرا که ‘وطن پرستی’ مبرهن به برهانی نیست و نمی شود به سود آن اقامه برهان کرد و مخالفان از دیگر وطن ها و کشورها را با تمسک به آن برهان ها از میدان به در کرد.
ملکیان ادامه داد: اگر ‘وطن پرستی’ امتداد پیدا کند، دامنه آن به مناطق و شهرهای داخل یک کشور هم کشیده می شود و این نزاع ‘برتر بودن’ به شهرها و محله ها و کوی و برزن ها می رسد، بنابراین ‘وطن پرستی’ حد یقف ندارد و با تنگ شدن دایره آن به ‘خود پرستی’ منتهی می شود.
وی اظهار کرد: معنای دیگر ‘ناسیونالیسم’ را می توان به ‘اصالت ملت’ در برابر هر ‘جزء و اجزای از ملت’ تعبیر کرد. این معنا ناظر براین است که به طور مثال یک ملت، یک سلسله منافع و مصالحی دارد و هر وقت بین گروه کوچک تر از کل یک ملت تضاد منافع حاصل بیاید باید منافع آن گروه کوچک فدای کل ملت شود.
ملکیان افزود: براساس این معنا از ‘ناسیونالیسم’ ، مصالح کل ملت را باید به منافع یک گروه خاص ترجیح داد و از ‘کل یک ملت’ در برابر یک گروه بندی اجتماعی، دینی و نژادی کوچک داخل آن ملت، طرفداری کرد.
وی اظهار کرد: همین که گفته می شود مصالح ملی را فدای مصالح و منافع جناحی و گروهی نکنید به این معنا است که ‘کل ملت’ ارجح بر گروه هایی که زیر مجموعه آن ملت هستند، است.
ملکیان خاطرنشان کرد: اگر این معنا از ناسیونالسیم مراد باشد، به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ مصلحت اندیشی کاملا پذیرفتنی است چرا که اگر ‘کلی’ از هم بپاشد اجزای آن هم از هم خواهد پاشید.
وی گفت: ای کاش این درس را در ایران کنونی از صدر تا ذیل کشور یاد می گرفتند که مصالح ملت را فدای مصالح گروه و دسته خود نکنند و بفمهند که اگر ملت از میان برود دسته و گروه ها هم ازبین خواهند رفت.
ملکیان در ادامه تشریح معناهای مختلف ‘ناسیونالیسم’، اظهار کرد: معنای دیگر این مفهوم ناظر بر آن است که ما ‘رفع درد و رنج ملت خود را به رفع درد و رنج هر ملت دیگر ترجیح دهیم’، یعنی اگر ملت ما درد و رنجی دارد و ملت دیگری هم، چنین است و ما فقط می توانیم درد و رنج یکی از آن ها را مرتفع کنیم، باید ملت خود را بر ملت های دیگر ترجیح دهیم.
وی افزود: در این ‘ترجیح دادن یا ندادن’ ۲ نظر در اردودگاه فیلسوفان اخلاق وجود دارد که عده ای از آن ها می گویند ‘ترجیح رفع درد و رنج از ملت خود درست است’ ولی تعدادی هم خلاف این نظر را دارند.
ملکیان ادامه داد: بسیاری از فیلسوفان اخلاقی می گویند که این ترجیح دادن ‘رفع درد و رنج ملت خود به رفع درد و رنج هر ملت دیگر’ درست است، بنابراین ‘ناسیونالیسم’ به این معنا از لحاظ اخلاقی موجه است و نظر خود من هم این است که ما وظیفه بیشتری در رفع نیاز نزدیکان خود داریم.
وی گفت: ‘ناسیونالیسم’ به این معنا، یعنی تقدم و اولویت بخشیدن به رفع درد و رنج های مردم خودمان نسبت به درد و رنج های مردم دیگر، وظیفه اخلاقی ماست که این معنا از ‘ناسیونالیسم’ هم کاملا پذیرفتنی است.
این فیلسوف اخلاق ادامه داد: معنای دیگر ‘ناسیونالیسم’ این است که شهروندان یک ملت از آن رو که شهروند آن ملت هستند، همه باید مساوی باشند، یعنی اینکه ‘عضو یک ملت بودن’ مساوی ساز همه اعضای آن ملت است و نمی شود با وارد کردن یک فاکتور و مولفه دیگر، شهروندان را رده بندی و درجه بندی کرد.
ملکیان تصریح کرد: ‘ملیت’ مهم است نه عضویت در یک گروه دینی و مذهبی، نژادی، اجتماعی و قومی خاص. بنابراین تنها باید به چشم ‘هم میهن’ و ‘هم ملت بودن’ به هم باید نگاه کنیم و نمی توانیم شرط بگذاریم علاوه بر ‘عضو ملت بودن’، شهروندان دین و مذهب خاص ، رنگ پوست و قومیت و زبان و منطقه جغرافیایی خاص داشته باشند.
وی افزود: ‘ناسیونالیسم’ به این معنا، یعنی همسان بودن همه اعضای یک ملت، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ حقوقی قابل دفاع است و اگر چنین باشد هر نوع قوم گرایی، مذهب گرایی، جنسیت گرایی و مدرک گرایی خلاف ناسیونالیسم خواهد بود.
این فیلسوف اخلاق گفت: معنای دیگر ‘ناسیونالیسم’ این است که یک ملت برای کسب منافع خودش به هرکاری که می تواند دست بزند و اگر منافع ملی اش انجام دادن کاری را اقتضا کرد باید آن را انجام دهد. این همان نظری بود که امثال هیتلر، موسولینی و فرانکو داشتند که می گفتند منافع ملی ما هیچ مانعی را نمی شناسد.
ملکیان تصریح کرد: ‘ناسیونالیسم’ به این معنا یعنی منافع ملی را به هر قیمتی بر دیدگاههای اخلاقی ترجیح دادن، که این امری کاملا خلاف اخلاق و مصالح انسانی انسان ها است چرا که اگر ‘ناسیونالیسم’ به این معنا را بپذیریم، اخلاق را از روابط بین الملل خارج کرده و جهان را به جنگلی پر از وحوش مبدل می کنیم در حالی که مانند روابط بین افراد، روابط بین ملت ها هم نیازمند این است که قواعد اخلاقی بر آن حاکم شود.
ملکیان گفت: من متاسفانه این معنای از ‘ناسیونالیسم’ را درسال های اخیر در بسیاری از متفکران خودمان در ایران می بینم و اصل داستان که باعث شد من طی ۲ سال اخیر وارد این مباحث شوم هم این بود که می بینم این معنای از ‘ ناسیونالیسم’ را کسانی در کشور دارند ترویج می کنند یعنی اینکه به زعم آنان ما باید فقط به فکر ایران باشیم و نه چیز دیگر.
وی خاطرنشان کرد: ما باید همواره در نظر بگیریم که منافع خودمان برطرف و برآورده شود ولی به شرطی که برآورده شدن منافع، در چارچوب و کادر ضوابط اخلاقی انجام پذیرد چرا که اگر ملت ها برای تحصیل منافع خودشان ابایی از هیچ چیز نداشته باشند، در دنیای ترد و شکننده امروز چه پیش خواهد آمد؟
ملکیان افزود: از این لحاظ است که من تاکید می کنم ‘ناسیونالیسم’ به این معنای اخیر، بییشترین چیزی است که دارد تنورش در کشور ما و در کشورهای عربی و نیز بعضی از کشورهای جهان سوم دیگر گرم می شود و باید از آن اجتناب کرد.

منبع/ ایرنا

برچسب ها: 
نسخه PDF نسخه چاپی ارسال به دوستان