برای ما مردم لائیک موضوعیت ندارند
سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد گفت:
ما نوکر جریانهای سیاسی نیستیم، ما نوکر ولایتیم. طبیعتا وقتی کسی بخواهد راهش را از خط ولایت جدا کند ما با ایشان درگیر میشویم.
به گزارش اسپادانا خبر، او در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان ادامه داد:
برخی به من خُرده میگرفتند که شما در حمایت از احمدینژاد اشتباه کردید. بیان میکردم که احمدینژاد این نبود و شرایط قدرت او را به اینجا رساند. اسب قدرت که ایشان سوار بود، رم کرد و او را به در و دیوار زد تا اینکه در برابر رهبری ایستاد.
وی گفت:
در دولت روحانی مطرح کردند که شلوغی مشهد در آن سالها از طرف ما بوده است و ما مردم را علیه دولت تهییج کردیم. درصورتیکه شلوغیها ابتدا در تهران بود و نه مشهد. هفته قبلش هم در نمازجمعه گفته بودم که اهانت به رئیسجمهور شرعا جایز نیست چون رئیسجمهور منصوب حجت امام زمان (عج) است و کسی حق ندارد توهین کند. اینطور نیست که بگویم منتقدانم تماما ضدانقلاب هستند؛ خیر. منتها منتقدانی که در فضای باز انتقاد میکنند این را مدنظر داشته باشند که از این انتقاد ولو بحق آنها چه کسی بهرهبرداری میکند؟ وقتی بیبیسی و ایراناینترنشنال حرف اینها را منتقل میکند باید بدانند که همصدا نشوند با اینها. من و شما اگر به هم انتقاد داریم که نمیرویم سر چهارراه یقه هم را بگیریم. ما برادریم. اینکه حرف در فضای مجازی بپیچد مثل یقه گرفتن سر چهارراه است.
او اظهار داشت:
مردم خطبههای ما را گوش نمیدهند، نمازجمعه هم که شرکت نمیکنند و حتی خطبهها را از تلویزیون گوش نمیدهند ولی در عوض هر چیزی که دیگران نوشتند و آن را تیتر کردند همان را به حساب ما میگذارند.
علم الهدی بیان کرد:
مدیریت معیشت مردم هم کار سادهای است، کار مشکلی نیست مثلا حل مشکل خودرو خیلی سادهتر از اینهاست؛ با ایجاد یک میدان رقابت توان خارجی با یک توان بالای داخلی و توسعه میدان رقابت، مشکل بازار خودرو حل میشود. خب باید دولت ریسک کرده و این توسعه رقابت را ایجاد کند. در ماجرای مسکن همین فرمان دولت درست است فقط باید سرعت بیشتری بدهد. چیزی که درآمد مسکن را بالا برده درآمد مترتب بر مسکن است. اگر بتوانیم آن را کنترل کنیم مشکل مسکن هم حل میشود. هر چیزی یک راهی دارد.
وی ادامه داد:
ما قائل به مردمسالاری دینی هستیم ولی اگر مردم یک چیز گفتند و دین یک چیز دیگر گفت یا تکلیف دینی ما چیز دیگری ایجاب کرد، خب ما هیچوقت بهخاطر مردم و خوشایند مردم دین را کنار نمیگذاریم. اولا میگویند مردم. کدام مردم؟ ما به مردمسالاری دینی قائل هستیم نه مردمسالاری لیبرال. اگر مردم دینی چیزی بگویند صددرصد حرف آنها برای ما مقدم است. الان تمام لائیکها حرف از مردم میزنند. ما جریان لائیک را به حساب مردم نمیگذاریم. ما متدینان را به نام «مردم» میشناسیم. برای ما آن مردم لائیک موضوعیت ندارند، مردمِ متدین موضوعیت دارند. اگر متدینان بر مبنای دینی از حرف من خوششان نیامد من حتما باید حرفم را کنار بگذارم یا باید عذرخواهی کنم که چرا متدینان خوششان نیامده است. بنده با موضع دین حرف میزنم حتی فتاوای شخصی خودم را در خطبه نماز جمعه دخالت نمیدهم. صریح بگویم ما در این شهر جریانی داریم به نام جریان قدرت و ثروت. ظرفیتی برای توسعه قدرت و ثروت در این شهر هست. میلیونها زائر ایرانی و خارجی در سال به مشهد میآیند. این جریان قدرت و ثروت میخواهد از این ظرفیت استفاده کند. میخواهد هر برنامه تفریحی که دارد را اینجا پیاده کند و از اینجا پول ببرد. خب بنده مقابل این میایستم. اگر ممانعت من از کنسرت نبود اینجا تبدیل میشد به بازار کنسرت کشور یعنی همه کنسرتها میآمد اینجا. آنوقت زائر خارجی میآید اینجا تا کنسرت ما را گوش بدهد. حالا نهتنها کنسرت، مسائل دیگر هم داریم که کنسرت در برابر آن چیزی نیست. کسی که مشهد میآید برای زیارت باید بیاید. اگر برای عیاشی میخواهد بیاید جا برای عیاشی فراوان است اما در اینجا فرهنگ امام هشتم باید حفظ شود. اینجا جزیره کیش نیست که وسطش یک گنبد طلا باشد. کنسرت موسیقی، فقط موسیقی نیست. الان کنسرت در کشور ما مبدل شده است به موسیقی جمعی. موسیقی جمعی حواشی منکر دارد که ربطی به خود آن نوا ندارد. گاهی من خودم کارهای آقای سراج را گوش میدهم اما اینکه بگوییم کنسرت آقای سراج آزاد، نه نمیشود. اینجا دیگر کسی به کنسرت آقای سراج گوش نمیدهد بلکه با اعمال و حواشیاش اینجا میشود کانون منکرات. من موسیقی جمعی را قبول ندارم. ببینید، اینجا اگر کنسرت راه بیفتد، تبدیل به بازار کنسرت خواهد شد. خب یک چیزی که فرهنگ و اساس یک شهر را به هم میزند چرا راه بیندازیم؟ من حتی در شهرسازی اینجا نقد دارم. الان ببینید که حرم مطهر انگار گوشه شهر است، خب جهت توسعه شهر باید اصلاح شود.
او همچنین گفت:
آقا امر فرمودند به اوقاف و نمایندهشان (آقای محمدی)، که موقوفاتی که مجهولالتولیه است طبق نظر واقف، تولیت و مورد مصرفش را مشخص کنید. ازجمله موقوفاتی که میخواستند تولیت منصوص را مشخص کنند موقوفه گوهرشاد بود. در وقفنامه نوشته بود که تولیت این موقوفه با اولاد واقفه باشد. درصورت انقراض اولاد واقفه با اولاد عبدالحمید علویمشهدی و درصورت انقراض اولاد عبدالحمید با یکی از صلحای سادات مشهد باشد. آقای محمدی گفت ما از سادات صالحه مشهدی، شما را پیدا کردیم و شما تولیت منصوص این موقوفه هستید. اول به من گفت به مدت ۵ سال تولیت این موقوفه بر عهده شما. بنده اعتراض کردم که اگر متولی منصوص هستم پس ۵ سال معنا ندارد، مادامالعمر متولی هستم مگر زمانی که به شما ثابت بشود که از سادات صلحا نیستم. سپس یک دادخواستی دادم به اداره تحقیق اوقاف و این اداره تولیت همیشگی موقوفه گوهرشاد را به نام بنده زد. ظرفیتی است که میتوانم کار کنم، خدمت کنم. وقتی توسط نماینده، ولی امر، بنده تولیت منصوص شدم، این شرعا تکلیف به گردن من است. آقا گفتند نمایندههای ایشان به مسائل اقتصادی آلوده نشوند، بنده برای اینکه کمترین سربندی موقوفه برای من پیش نیاید، وکالت شرعی دادم به اداره اوقاف تا این موقوفه را اداره کند. اصلا به همین ملاک که آقا گفتند، من نرفتم وگرنه در اداره موقوفه که ناتوان نبودم. منتها نکاتی که از نظر شرعی برای من حساس بود را مشخص کردم و یک وکیل شخصی گرفتم که آن شخص آقای احمدزاده (مدیر کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی) است. من از اینکه در این مدت چیزی از موقوفات بهحساب من واریز شده خبر ندارم. آقای احمدزاده میداند. از این محاسبات اطلاعی ندارم. الان هم که حسابی شخصی نداریم هر چه واریز میشود به حساب خود موقوفه است. امامجمعه بودن و نماینده، ولی فقیه بودن نشانهای بود که ایشان من را سادات صالحه تشخیص بدهند. اگر آدم گمنامی بودم شاید من را تشخیص نمیداد. اینها را ملاک گرفته که بگوید شما از سادات صلحای مشهدی هستیدچون اگر صالح نبودید شما امامجمعه و نماینده، ولی فقیه نمیشدید لذا اگر الان امامجمعه و یا نماینده، ولی فقیه هم نباشم، باز هم متولی موقوفه هستم.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر نحبگان از شما بخواهند درآمد موقوفه را شفاف سازی کنید آمادگی دارید؟ گفت:
یک مقام شرعی باید این را درخواست کند. ما مشکلی با شفافسازی نداریم اما مسئولش هم نیستیم. ما مسئول نخبگان نیستیم. ما مسئول دستگاه شرعی هستیم. اگر یک مقام قانونی و شرعی این را از ما بخواهد صورت هزینهها را میدهیم. عمدتا مصارف در مصارف فرهنگی است. بیشتر در موارد حوزه و طلبهها مصرف میشود. جز مسجد گوهرشاد مصرف دیگری نداریم. یک هزینه دیگر هم داریم که به دستور آقاست؛ تغذیه طلاب استانهای خراسان و سیستانوبلوچستان را تامین کنیم. البته به آقای خاموشی دستور دادند از مسیر موقوفاتی که برای طلاب هست این هزینهها را بدهید. هزینه طلبههای شبخواب که مجرد هستند در مدارس تامین شود و ما از یک بند وقفنامه این را استخراج کردیم که این هزینه را میتوانیم به این مصرف برسانیم. در ششماه اول ما حدود ۱۷ میلیارد تومان در این محل مصرف کردیم. بخشی مربوط به مصارف اجتماعی خود دفتر است؛ مثل روضههایی که در دفتر داریم. قسمت دیگر در خیرات برای فقرای حوزه طلاب است. یک مقدار برنامه امدادی هست. اینهایی که بیماران خاص هستند در حوزه علمیه. اینها ثبت شده. مثلا ۲۰۰ طلبه را کمک جهیزیه دادیم. الان خدمات حوزه به ما ۲، ۳ میلیارد صورتهزینه داده که ما کمک کنیم. خب ما این را انتشار بدهیم، چه اتفاقی میافتد؟ چه بسا بخشی از این افراد ناراحت بشوند. این با ارزشهای ما نمیخواند که ما خیراتی که داریم را اعلام کنیم. بنده در قبال کسی مسئول نیستم که پاسخ بدهم، گفتن من به معنای تظاهر است. کسانی اگر به ما بدبین هستند، خب بشوند. اگر میخواهند بدانند، سامانه اوقاف اینها را منتشر میکند.