طراح و بانی حوادث خرداد ۸۸ اصلاح طلبان واقعی نبودند
اصلاحطلبی نقطه مقابل رادیکالیسم است و این دو با هم قابل جمع نیستند. البته دوستان اصلاحطلبی که مواضع تندتری دارند شاید خود را رادیکال بنامند اما بهطور کلی رادیکالیسم به معنای تغییرات ریشهای و با انقلابیگری مرادف و در مقابل اصلاحطلبی است. مبنای اصلاحطلبی، اعتدال و میانهروی است و نمیتواند با انقلاب و رادیکالیسم نسبتی داشته باشد. بنابراین منافع و مضار رادیکالیسم، ارتباطی با اصلاحطلبی ندارد. من معتقدم که بعد از دوم خرداد ۷۶ هرجا مفهوم اصلاحطلبی به مفهوم تند شدن نزدیک شده و جنبه رادیکال به خود گرفته، به ضرر اصلاحات تمام شده است. رخدادهای ۱۸ تیر ۷۸، خرداد۸۸، دی ماه ۹۶ و حوادث آبان ۹۸ که البته طراح، بانی و ایجاد کننده هیچ کدام از آنها اصلاحطلبان واقعی نبودهاند ولی میبینیم که هزینههای زیادی بر اصلاحطلبان تحمیل شد. ممکن است جوانانی بودهاند که فیالمثل در حوادث ۷۸ با اصلاحطلبان هم ارتباطاتی داشتهاند ولی جریانهای موثر اصلاحات نه در آن حوادث، نه در حوادث پس از خرداد ۸۸، نه در حوادث ۹۶ و نه در حوادث ۹۸ دخالتی نداشتند. معالوصف می بینیم که مخالفان اصلاحات همه این رخدادها را به حساب اصلاحطلبان میگذارند و تندروی اصلاحطلبان معمولا به سود آنها و بهانهای برای محدودیت اصلاحطلبان بوده است.
به گزارش اسپادانا خبر، بهزاد نبوی، نماینده مجلس ششم در گفتگو با روزنامه آرمان گفت:
هیچ انقلابی در دنیا عاقبتبهخیر نشده است. اتفاقا نتیجه انقلاب ما باوجود همه مشکلاتی که داشته، در مجموع از خیلی از انقلابها، بهتر بوده است. انقلابهای روسیه، فرانسه، کوبا، ویتنام و الجزایر و اگر جلوتر بیاییم آنچه برخی «بهارعربی» و برخی از آن تحت عنوان «بیداری اسلامی» یاد میکردند، هیچ کدام توفیقی پیدا نکردند.
او ادامه داد:
من به شدت مخالف برخوردهایی که در دوران اصلاحات با آقای هاشمی میشد، بودم. من بهشدت مخالف برخوردهای تندی که با کارگزاران میشد، بودم. من با تیترهای تند برخی روزنامهها، علیه آقایهاشمی، خانوادهاش و کارگزاران مخالف بودم. آن اختلاف نظر همچنان وجود دارد. اگر من میگویم نباید فرصت صندوقرای را از دست داد، اینگونه تحلیل میکنند که من در کنار کارگزارانم و با کارگزاران یکی شدهام درحالیکه اصلا چنین تصوری درست نیست، مواضع من از مدتها قبل هم مشخص است و همیشه گفتهام صندوق رای تنها راه شناخته شده ما برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب در چارچوب راهکارهای اصلاحطلبانه است. من هرگز با گرایشهای تخریبی برخی از افراد منتسب به اصلاحات برای تخریب کارگزاران، آیتا… هاشمی و خانواده ایشان موافق نبودم. من معتقدم ما میتوانستیم آقای هاشمی را به عنوان پشتیبان قدرتمند اصلاحات پس از دوم خرداد داشته باشیم و با عملکردهای اشتباه، او را از خود دور کردیم. البته ایشان هیچگاه در مقابل اصلاحات نایستادند. هر کس طرفدار فعالیت قانونی، مسالمت آمیز و تدریجی برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب در چارچوب نظام جمهوری اسلامی باشد، اصلاحطلب است.
نبوی گفت:
در گفتوگویی با روزنامهسلام گفتم که طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط ده پانزده درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن ده پانزده درصد را هم نداشته و ندارد، اگر آن زمان دولت را به عنوان تدارکاتچی میخواستند، امروز به آن هم احتیاج ندارند، چون بخش زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند و از طرف دیگر هم بیسابقهترین تحریمها بر ملت و کشور تحمیل شده است.
من در چنین شرایطی منصفانه نمیدانم دولت را نقد کنم که چرا با گرانی، افزایش قیمت ارز و یا… مبارزه نمیکند؟ بهترین دولتها هم در شرایط بحرانی کنونی مخصوصا شرایط دولت دوم روحانی نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند. طبیعی است که آقایروحانی هم از این قاعده مستثنا نیست. به نظر من بزرگترین دستاورد و افتخار جمهوری اسلامی طی ۴۲سال اخیر برجام است. معتقدم اوضاع کشور خیلی بد است، نقش دولت دراین خرابی خیلی کم است، نه اینکه دولت خیلی قوی باشد ولی نقش دولت در ایجاد این بحرانها خیلی کم است.
بهزاد نبوی گفت:
برخی حوادث سال ۸۸ برنامهای برای برخورد با اصلاحطلبان بود. برخی بازداشتها کاملا بیدلیل بود. حداقل درباره خودم میدانم حتی اگر عضویت در ستادها، جرم بوده (که نبوده)، من در هیچ ستادی عضویت نداشتم. فردای انتخابات بدون هیچ دلیلی مرا دستگیر کردند. جالب است بدانید ظاهرا طی نامهای که ۳ روز قبل از برگزاری انتخابات در ۱۹ خرداد ۸۸ اعلام شده بود که عدهای بنا دارند بعد از انتخابات در کشور آشوب بپا کنند و اسامی افرادی از اصلاحطلبان را هم در زیر آن نامه آورده بودند و اجازه خواستند که این افراد را دستگیر کنند. جالب است هنوز سه روز به برگزاری انتخابات مانده و نتیجه هنوز معلوم نبود. اگر آقای مهندس موسوی برنده میشد، باز این عده بنا داشتند آشوب بپا کنند؟ چرا و به چه دلیل؟ آن اتهامات کذب محض بود. هیچ اصلاحطلبی قصد ایجاد آشوب نداشت و با هدف سرکوب کلی و خارج کردن اصلاحطلبان از صحنه ایراد شده بود. این نامه مهم در صفحه اول پروندههای ما که دستگیر و بازجویی شدیم، موجود است. بر اساس همان نامه و حاشیهنویسیهایش، در همان تاریخ، بلافاصله قاضی مرتضوی عصر ۱۹ خرداد حکم بازداشت را صادر کرد، ولی جالبتر آنکه برای واقعیتر جلوه دادن سناریو طراحی شده، ما ۲۳ خرداد دستگیر شدیم چرا که بنا داشتند اگر نتایج را اعلام کردند و مردم واکنش نشان دادند، ما را مسبب معرفی کرده و دستگیر کنند. اتفاقا در شب۲۳ خرداد۸۸، عدهای خودجوش در میدان کاج سعادتآباد تظاهرات مسالمتآمیزی بر پا کردند، بعد از همان تظاهرات مرا بازداشت و از طریق بلوار ۲۴ متری سعادتآباد، به سمت زندان اوین بردند. بسیار جالب بود که سطلهای زباله در بلوار ۲۴ متری که پرنده هم در آن پر نمیزد، در آتش میسوختند که معلوم بود کسانی آتش زده بودند که در نهایت مدعی شوند، اصلاحطلبان قصد آشوب داشته اند و به همین دلیل دستگیر شدهاند.