یادداشت ها و تحلیل ها
-
کتانی چیزی بیش از ورزشدوستی بوده است؛
کتانیها همیشه کفشهایی سیاسی بودهاند
در ابتدا کتانیها، بهدلیل انعطافپذیری و قابلیتِ بیصدا قدمبرداشتن، محبوبِ دزدها و دیگر مجرمان بودند؛ بعدها پای سیاست و نژاد و طبقه نیز به میان آمد.
-
گفتوگو درباره خشونت؛
آموزش و پرورش باید مخرب و ناراحتکننده باشد
با آموزش میتوان جوانان و دیگران را از طریق پیونددادن مشکلات شخصی و دغدغههای کلان، برای مواجهه با اقتدار توانا ساخت.
-
تعارض های درونی ام سهم زیادی در افسردگی ام داشتند؛
مصطفی ملکیان: جای فرزانگان در زندگی امروزی ما خالی است
سه ویژگی بی اعتنایی به دنیا، عشق به علم فقط به خاطر علم و ساده زیستی را از پدرم و سه ویژگی خوش بینی، سخت کوشی و شخصیت وسواسی را از مادرم به ارث برده ام.
-
نابرابری در حال متاستاز است؛
اعتراض در شبکههای اجتماعی و کنشگری پشت میزنشین
بیشتر مردم شبکههای اجتماعی را برای متحد شدن یا بازگشایی افقهای بازتر مورد استفاده قرار نمیدهند بلکه آنها را استفاده میکنند تا از تقابل در امان بمانند و خودشان را در منطقهای یکسانسازی شده و امن قرار دهند.
-
جنبش بیپروای اگزیستاناسیالیسم؛
کتاب «در کافه اگزییستانسیالیستی» منتشر شد
نویسنده کوشیده در این کتاب نشان دهد اگر انسان به اندازهای آزادی داشته باشد تا بتواند جهان مادی را خود بسازد، جهان مطلوب وی چگونه خواهد بود.
-
مدرسۀ ایدئال کجاست؟
زندگیِ آزمونزده
امروزه دانشآموزان گمان میکنند که یادگیری یعنی دانستن جواب صحیح؛ در سراسر جهان، لذت یادگیری از آموزش بیرون کشیده شده و به فرایندی خشک و بیروح تقلیل یافته است.
-
نوشتن در آستانۀ جنون؛
مرموزترین کتاب جهان؛ «دستنوشتۀ وُینیچ»
بسیاری از بزرگترین رمزشناسان قرن بیستم برای شکستنِ رمز این دستنوشتۀ مرموز زورآزمایی کردهاند، اما کتاب همچنان از فهمِ بشری خارج است.
-
اِلنا فرّانته، نویسندۀ ناشناس
چرا نویسندگانِ زن با نام مستعار مینویسند؟
در تاریخ ادبیات، زنانی که کتابهایشان را با نامهای مستعار چاپ کردهاند کم نیستند. البته پرحاشیهترین نمونۀ آن خواهران برونته بودند که با نام سه مرد کتابهایشان را چاپ میکردند. چرا برخی از نویسندگان زن نمیخواهند نام اصلیشان آشکار شود؟ پیش از هر چیز بهدلیل اینکه دیگر نمیتوانند بهراحتی قبل دربارۀ جامعهشان بنویسند.
-
آیا آنقدر مرد هستی که رمان هزارصفحهایِ نابغهای را بخوانی؟
نخواندن بهمثابۀ خدمتِ فرهنگی
هیچکس نمیتواند حتی کتابهای تخصصیِ حوزۀ خودش را به تمامی بخواند و ازطرفدیگر هیچ مرجع قابلاعتمادی برای انتخاب کتابهای خوب در دسترس نیست.
-
این تغییر فضایی میگشاید برای تغییری متفاوت و اصیلتر؛
اگر آمریکایی بودم به ترامپ رأی میدادم
هیلاری «بدتر» از ترامپ است زیرا او تغییرنکردن را مطلوب جلوه میدهد. با وجود چنین انتخابی، نباید دستوپای خود را گم کنیم بلکه باید دست به انتخاب «بدترین» بزنیم.
-
مروری بر کتاب «برنامهریزی انسان؛ شستوشوی مغزی، آدمهای ماشینی و نبود آزادی در آمریکا» نوشتۀ اسکات سلیسکر
تاریخ شستوشوی مغزی؛ از هیتلر تا «وستورلد»
بهطور مداوم با دستههای مختلفی از موجودات مواجه میشویم که شستوشوی مغزی شدهاند وازقضا، نقطۀ اشتراکشان دشمنی با آمریکاست: از نازیها تا کمونیستها تا تروریستها و حالا ماشینها. این اسطوره چه فایدهای برای آمریکا داشته است؟
-
مصائب ترجمۀ ماشینی؛
گوگل بالاخره میتواند کاروبار مترجمان را کساد کند؟
همانطور که آرتور گُلدهمر، مترجم و پژوهشگر سرشناس فرانسوی میگوید بعضی پیچیدگیهای زبانی این روند را دشوار کرده است.
-
به بهانه فکر ِ بکر بزرگمهر حسینپور و همسرش؛
پیشنهاد ِ ایست به ژن های ضعیف؛ روح پیشوا از مرزها بیگذرنامه میگذرد
گروهی با تکیه بر قدرت، شهرت یا تخصصشان به خود اجازه میدهند برنامهها و ایدههایی برای کنترل بدن فرودستان مطرح کنند. این ایدهها بی هیچ نسبتی با زندگی فرودستان مطرح میشوند.
-
بازخوانی انتخابات آمریکا؛
انتخابات آمریکا: طبقه، رنگ، مذهب و باز هم طبقه
ترامپ از این جهت شر هولناکی است که به روند معکوس کردن دستاوردهای جنبشهای حقوق مدنی جوازی نمادین و تاییدی عمومی بخشیده است.
-
از تاریخ چه آموختهایم؟ احتمالاً هیچ
از قرن بیستم هر چه را فراموش کنیم، جنگها را نباید از یاد ببریم
گذشته همچون رؤیایی دور یا کابوسی تلخ جلوه میکند که رفته و اثری از آن بهجای نمانده است. اما واقعیت این نیست. تونی جات به ما نهیب میزند که اعتقادِ افراطی به تازگی این دورانْ خطرناک است.
-
مدیریت بر پایۀ بیتفاوتی
احمق باش تا کامروا شوی
یافتههای پژوهشی جدید نشان میدهد که مهمترین عاملِ پیشبُردِ کارها در بزرگترین شرکتهای جهان چیز دیگری است: حماقتِ جمعی. در این روند افرادِ باهوش به سرعت در مییابند که هوشمندانهترین کارْ احمق بودن است. آنهایی هم که مدام با پیشنهادهای نوآورانه به استفاده از هوششان اصرار بورزند کنار گذاشته میشوند.
-
آیا افسانهزدایانی مثل وبسایت اسنوپز میتوانند در عصر پساحقیقت به حیات خود ادامه دهند؟
پاکسازی اصطبل اینترنت
روزبهروز افراد بیشتری در اینترنت گردِ هم میآیند و تعداد کسانی که مطلب تولید میکنند رو به افزایش است. من نمیدانم درست است این دوره را عصر پساحقیقت بنامیم یا نه، اما... دریچۀ آببند باز شده و همه چیز از آن عبور میکند. سطح این گنداب با چنان سرعتی بالا میآید که دیگر نمیشود آن را تلمبه زد.
-
تاریخ پوپولیسم؛
پوپولیسم از کدام مردم سخن میگوید؟
پوپولیسم ربطی به چپ و راست ندارد زیرا هم ترامپ را پوپولیست میدانند و هم سندرز را. پوپولیسم سبکی از سیاست است که «مردم» را به جانِ «هیئت حاکمه» و سردمداران میاندازد.
-
فوتبال، هواداران و سرمایهگذاران
آنسوی زیبایی؛ فوتبال بهمثابۀ کنترل و اعتراض
فوتبال فقط ورزش نیست، سیاست است، منازعه بر سر قدرت است، اعتراض و خشم و جنون است و فساد و هیجان و شهرت. پیشازاین فوتبالْ ورزشی مخصوص فرودستان تعریف میشد اما در این سالها، بهلطفِ سرمایهگذاریهای چندمیلیارددلاری و قراردادهای هنگفت رسانهای، فوتبال دارد دنیای جدیدی را تجربه میکند: مهمتر، زیباتر و گاهی کثیفتر.
-
آبهایی که نمیشناسید
دنیای دیوانۀ صنعتِ آب
چگونه مایعی که از هوا میبارد، از زمین میجوشد و از شیر بیرون میریزد به صنعتی چند میلیارد دلاری تبدیل شد؟