مصطفی میرسلیم جزئیات دستگیری فرزند خویش را تشریح کرد
مصطفی میرسلیم، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه و نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی جزئیات دستگیری فرزند خویش را تشریح کرد.
به گزارش اسپادانا خبر و به نقل از تسنیم، او درخصوص ماجرای بازداشت پسرش به اتهام همکاری با منافقین اظهار داشت:
مهدی را ظاهراً پس از دو سال مراقبت در تیرماه ١٣٩٨ بازداشت و در بهمن 1398 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس محکوم کردند که پس از درخواست تجدید نظر و قطعی شدن حکم در بهمن ١٣٩٩ به زندان اوین برده شد. در هنگام دستگیری او با اطلاعاتی که مأموران امنیتی به من دادند متوجه مسائلی که او را گرفتار کرده بود شدم و فکر میکنم که اگر زودتر متوجه این مسائل شده بودم با تنبیه مختصری میتوانستم او را از از این وضعیت نجات دهم. بنده برای جلوگیری از هرگونه شائبه و شبهه در هیچ یک از مراحل بازداشت و بازجویی و محاکمه و تجدید نظر دخالتی نکردم.
او گفت: منافقین با شناسایی و سوء استفاده از نقطه ضعف مهدی او را شکار کرده و به دام انداخته و سعی کردند از او اطلاعاتی بدست بیاورند که البته چون او فاقد هرگونه اطلاعات طبقهبندی شده بوده موفقیتی جز به دام انداختن او به دست نیاوردند. نقطه ضعف مهدی از بدو تولد با او بوده و این مسئله هم جسمی است و هم روحی. من و مادرش هم بسیار تلاش کردیم تا این نقاط ضعف بر شخصیت او تأثیر نگذارد و او بتواند بتدریج که رشد می کند بدون احساس ضعف و به صورت عادی به تحصیل و زندگی اجتماعی بپردازد و تا حدود زیادی هم موفق بودیم. فرزندم بسیار عاطفی و ساده لوح و سست اراده است. این ضعف موجب ناتوانی در تامین وضعیت معیشتی او شده و منافقین نیز با استفاده از همین موارد توانستند او را جذب کنند و به انحراف بکشانند و مأموران امنیتی نیز گمان کرده بودند که او عنصر اثرگذاری است.
وی ادامه داد:
مهدى در دوران بازجویى متوجه شد که فریب خورده و به دام افتاده و کاملا نادم و افسرده شد به گونه ای که دائم پس از بازجویی و بهویژه در زندان احساس غربت مىکرد و شب و روز را با اشک و ناله مى گذراند و همبندیهایش او را وادار کرده بودند از قرصهاى آرامبخش استفاده کند و همین موجب شد ضعف جسمانىاش تشدید شود و حتی تعادلش را از دست بدهد. همچنین برخى از همبندیهاى او در هنگام مرخصى به من گفتند که دیگران مهدى را وادار به بیگارى کرده و از او اخاذى مى کنند و بدتر از همه به مناسبت شرکت در رأى گیرى و انتخابات ریاست جمهورى به او اهانت مى کردند. اینها نمونه هایى بود از آنچه در زندان رخ مى داد و وقتى یقین به صحت گزارشها پیدا کردم و برایم محرز شد که از طرف همبندیهایش ظلمی رخ داده در نامه اى از رئیس قوه قضائیه سؤال کردم که آیا منظور از ٥ سال حبس، زندان توأم با تحقیر و توهین و اخاذى است؟ ایشان هم بزرگوارى کردند و جواب دادند. دستگاه قضا باید این نکته را در نظر بگیرد که زندان، مجازات مناسبی برای فردی با این شرایط ضعیف نیست آن هم زندانى که درشرائط کنونى امکان طبقهبندى زندانیان در آن به نحو شایسته وجود ندارد.
وی گفت:
بنده شخصاً از پیگیرى جدى براى ریشه کن کردن مفاسد و خشکاندن انحرافات و تخلفات و ویژه خوارىها دست بر نخواهم داشت و منافقان و تبهکاران سیاسى و زالوصفتان اقتصادى و منحرفان فرهنگى و جنایتکاران اجتماعى و امنیتى گمان نکنند که این یورشهاى مذبوحانه آنها این جانب را تضعیف خواهد کرد یا از پا خواهد انداخت. ما بر آن عهد که با امام بستهایم استوار خواهیم ماند. نکته اصلى در تمام موارد این چنینی، به وجود فساد و ریشه دواندن مفاسد در کشور برمى گردد و هرکس در راه مبارزه با تباهیها گام بردارد با این قبیل یورشها مواجه مى شود و تا موقعى که در این مسیر ثابت قدم باشد علیه او داستانها مى بافند و به او تهمت مى زنند و با کنایه و اشاره و طنز هتاکى مى کنند؛ اینها جزو عوارض مبارزه با فساد است و باید به عنوان واقعیت بپذیریم و پاسخ لازم و مناسب راهم بدهیم.